گفتوگوی اختصاصی با دکتر اسکندر مختاری - بخش دوم
نسبت توسعه تهران پساناصری با مردم، سرزمین و جغرافیایش
از پس کودتای 1299ه.شـ، رضاخان در 25 آذر 1304 تاجگذاری و سلطنت پهلوی تاسیس شد. سلطنتی که حکم پایتختیِ تهران را تایید و مجدد این شهر را به عنوان پایتخت مملکت برمیگزیند. پایتخت ماندن تهران بر اهمیت تهران و افزایش تمرکز قدرت در آن میافزاید. سال 1345 مسائل تهران چنان ابعاد فراچند بعدی به خود میگیرد که مدیریت شهر، تهیه طرح جامع را به عنوان سند توسعهای برای تهران الزامی میداند. توسعه تهران در دوره یاد شده با فراز و فرودهای متعددی در نسبتِ با سرزمین و مدیریت کلانش همراه میشود. از پی روشنگری درخصوص مهمترین وجوه سازنده و برسازندهی تهرانِ دوره ذکر خدمت دکتر اسکندرمختاری رسیدیم. معمار، مرمتگر و پژوهشگری که تهران را درطول و عرضش از خلال سالها فعالیتهای مدیریتی، اجرایی و پژوهشی به خوبی شناخته و دغدغهی تهران دارد.
ـ به هرحال با آنکه رضاشاه در همان ابتدایی جنگ جهانی دوم ادعا میکند ایران در جنگ جهانی دوم بیطرف است اما در شهریور 1320 تهران توسط متفقین فتح، و رضاشاه از کشور اخراج میشود. با تبعید رضاشاه گویی شاهد پایان یافتن دورهای و آغاز دورهای نو در تهران هستیم. دورهای در حدفاصل سالهای 32-1320 که خود با کودتایی 28 مرداد به پایان میرسد؟ حال و هوای تهرانی که به محمدرضاشاه سپرده میشود، چگونه است؟
دوران جدید را دوران طلایی دموکراسی باید نامید . اگرچه سلطنت به محمدرضا پهلوی میرسد اما او وارث ساختاری است که در آن پیش از او بسیاری از نیروها، نهادها و جریانها جای خود را تثبیت نمودهاند. دانشگاه دایر شده است، دوایر دولتی امور خود را پیش میبرند، روشنفکران قدرت گرفتهاند و نشریات خود را دارند. سایه قدرت زیاد بر روی جامعه هم حذف شده است. همگی حرف دارند و در این میان معمار و شهرسازها در آرزوی دستیابی به اهداف خود هستند. از این رو میشود ادعا کرد تهران در این دوره بیش از محمدرضاشاه به دیگر نیروهای حاضر در شهر سپرده میشود.
ـ این نیروها چه آرایشی دارند؟
مردم ، مجلس و احزاب سیاسی از ملیگرا گرفته تا سوسیالیست و مذهبیها.
ـ به آرزوهای معمارها و شهرسازها اشاره داشتید. آیا این آرزوها در این دوره از زندگیِ تهران فرصت تحقق پیدا میکنند؟
بله، آرشیتکتها از آزادیهای عمومی این دوره سود میبرند. آنها در این دوره دارای تریبون های متعدد هستند و می توانند آرزوهایشان را بازگو کنند. در این دوره است که معمارها انتقادهای تندی نسبت به شهر و سبکهای معماری قدیم ارایه میدهند.
حدود سالهای 22-1321 اولین فارغ التحصیلان دانشگاه هنرهای زیبا وارد حوزه کاری می شود. آنقدری آگاهی در حال افزایش بود که مردم ترجیح میدادند معمارهای تحصیل کرده خانههایشان را برایشان بسازند و در ضمن در کارشان هم دخالت نمیکردند. اگر میبینید ساختمانهای کنار محور انقلاب، تا این میزان شایسته اند به این دلیل بود که کسی در کار معمارها دخالت نمیکرد، البته از یاد نبریم که معمارهای مورد اشاره هم کارشان را درست بلد بودند.
ـ در سالهای پایانی دهه 20 و آغاز دهه 30 به نظر معمار و شهرسازها نقش پررنگی در توسعه ی تهران از منظر اسکان جمعیت دارند. در این دوره شاهد ساخت کوی های مسکونی هستیم که نوع جدید از سکونت و سازماندهی فضایی را به تهران و جامعهی آن عرضه میکنند. ساخت این کویها چگونه در دستور کار قرار می گیرد؟
در این مقطع جمعیت تهران افزایش و همپای آن شهر گسترش یافته است. متخصصها شامل معمار و شهرسازها معتقدند اگر دولت خانه بسازد، میتواند خانه هایی با کیفیت با توجه به خواست، نیاز و توان گروه های مختلف اجتماعی و در تعداد زیاد بسازد. از این رو بستر ساخت اولین شهر آرمانی برای معمار و شهرسازها در تهران و در محله چهارصد دستگاه فراهم می شود. بخشی از این اقدامات از پس نگاه معماری مدرن با یک زمینه سوسیالیستی است که در دنیا طرح شده بود. چراکه مدرنیست ها بیش از پرداختن به سبک به دنبال راحت کردن و ارزان کردن ساخت با تمسک به پرهیز از تاریخ گرایی وتکنولوژی ساخت بودند و این تفکرها در ساخت کوی های مسکونی این دوره قابل ردیابی است. در همین دوره بانک ساختمانی نیز تاسیس می شود تا روند ساخت چنین مجموعه هایی را تسریع ببخشد.
ـ به روح مدرن و دوره مدرنیست در ساخت کویهای مسکونی اشاره داشتید اما آنچه که در مشاهدهی کویهای مسکونی تهران، بنا شده در این دوره شاهدیم، تراکم ارتفاعی پایین ابنیه ساخته شده در این کویها به نسبت نمونههای دورهی مدرن در اروپا است. این عدم اعمال تراکم ارتفاعی در کوی مسکونی تهران از کجا نشات میگیرد؟
به طور مشخص از ویژگیهای فرهنگی و خصلتهای محلی جامعه تهران نشین.
ـ آیا میتوان این ادعا را درخصوص معمار و شهرسازهای این دوره اذعان نمود که در طرحها و تولیداتشان به طور اخص آموزههای مدرن خود را با قرائتهایی ایرانی انطباق میدادند؟
در این مورد نمیتوان خیلی آسان قضاوت کرد. به هرحال معماران و شهرسازان وقت معتقد بودند الگوی سکونت باید تغییر کند. آنها معتقد بودند اینکه هرکس در شهر برای سکونت به یک پلاک مستقل نیاز داشته باشد، شهر را دچار مشکل خواهد کرد. از این رو جامعه را مطالعه و آن را به چند قشر تقسیم میکنند که هر کدام به نسبت وسیعی که دارند، بتوانند از امکانات اجتماعی و شهری قابل قبولی در تهران بهره مند شوند. از این رو با دقت در چگونگی تفکیک زمین، خیابان بندی، نظام شبکه بندی و همچنین ساخت میدانها در محلاتی مانند نیروی هوایی، چهارصددستگاه، نازی آباد یا شهرآرا و تهران پارس متوجه میشویم اگرچه شباهتهایی در این محلات وجود دارد اما به طور مشخص از یکدیگر متفاوتاند. که این تفاوت مبتنی بر شناخت طبقات مختلف اجتماعی و چگونگی پاسخ به نیازهای جامعه تهران نشین بر اساس شیوههای مختلف تکنیکی است.
ـ به نظر میرسد توسعه تهران و تامین فضای سکونت در این دوره، تنها محدود به این اشکال از پیش اندیشیده شده، نمیتوانست باشد. وجوه دیگر توسعه شهر از حیث تامین فضای سکونت در این دوره چگونه بود و چه ویژگیهایی داشت؟
بله، تامین مسکن با توجه به سرعت مهاجرت به تهران در این دوره تنها محدود به کویهای مسکونی نبود و همزمان با معمار و شهرسازها که تلاشهایی را برای توسعهی و تامین مسکن در تهران داشتند خود مردم نیز بیکار ننشستند. در وهلهی اول زمین داران در بخشهای مختلفی از شهر شروع کردند به تفکیک، واگذاری زمین و ساخت و سازها در اراضی همچون؛ جوادیه و سرسبیل، جیحون، رودکی، و دیگر بخشهای تهران. در سالهای بعد این مهم توسط دلالها پیش برده شد و اراضی زیادی در تهران مورد تقسیم، خیابان کشی و محلهسازی قرارگرفت. جالب آنکه توسعه و ساخت این محلات به نسبت طرحهای از پیش اندیشیده شده در تهران که توسط معمار و شهرسازها راهبری میشد از سرعت بیشتری برخوردار بود. متخصصها از این اشکال توسعهی خارح از برنامه در تهران خرسند نبودند و سعی داشتند تا کویها و محلههای مسکونی با کیفیت را جایگزین چنین پهنههای مسکونی کنند.
ـ یکی از مسایلی که به طور مشخص در کویهای مسکونی ساخته شده در این دوره میتوان مشاهده کرد، طراحی طیفی از فضاهای عمومی است. از فضاهای عمومی میان چندخانوار تا فضای مشترک میان تمامی هم محلهایها، فضاهایی که با پشتیبانی از تعاملات اجتماعی ساکنان محله در طول زمان توانست هویت و ارزشهای اجتماعی را برای محلههای مذبور و ساکنانش سبب سازد. از ویژگیهای کارآمدی کویها و محلات ساخته شده در این دوره برایمان بیشتر بگویید.
یکی از ویژگیهای مهم کویهای ساخته شده در این دوره آن است که علاوه بر مسایل فنی، تلاش میشود تا زمینههای اجتماعی را نیز به درستی مورد توجه قرار دهند. مسالهی مهمی که شما هم به آن اشاره داشتید اهمیت و طراحی متنوعی از فضاهای عمومی است. تمامی ساکنان محله این امکان را دارشتند که باغ داشته باشند منتها باغهایشان عمومی است. همچنین میتوانند حیاط داشته باشند اما حیاطها عمومی و مشترک است. در ضمن باید در نظر داشت ساکنانی که در این محلهها ساکن میشوند قرار نیست برای همیشه در این خانهها بمانند. این شکل اسکان قرار بود دوره انتقال ساکنانی از شهر را که تازه به شهر آمدهاند را پوشش دهد و بعد از انکه در شهر تثبیت شدند جای خود را به افراد دیگر که به تازگی وارد شهر شدهاند، بدهند. یکی دیگر از ویژگیهای مهم مورد توجه در طراحی این محلات دقت به تامین نیازهای پشتیبان سکونت است. به عنوان مثال در کوی چهارصد دستگاه برای چهارصد خانواری که در آن سکونت مییابند یک مسجد، بازار، مدرسه، پارک و درمانگاه از همان ابتدا بنا میشود. توجه به چنین ویژگیهای تکامل یافتهای سبب شده است که همچنان محلاتی چون نازی آباد و یا نارمک محلاتی با کیفیتی باشند.
ـ چه در اپیزود اول؛ دارالخلافه ناصری و چه در بخش اول گفتگو حدفاصل 1304 تا 1320 قادریم به فضاهای متعددی در شهر اشاره کنیم که چه در شکل نقطه، خط و یا پهنه، حکومت با مداخلهی مستقیم خود، آنها را به نقاط و یا فضاهایی شاخص در تهران بدل میکند. از جمله این فضاها در دوره پهلوی اول میتوان به تغییرات در میدان توپخانه، میدان ارک یا مشق اشاره کرد. سال 1327 اولین برنامه توسعه ملی در ایران تهیه شد. با ملی شدن صنعت نفت و در پی آن تحریم ایران در عمل نقدینگی لازم برای پیشبرد این برنامه تامین نشد و در سال 1329 برنامه عمرانی اول بعد از دوسال اجرا، متوقف شد. در این دوره تا سال 1332 به نظر در نسبت با دورهی پهلوی اول شاهد توسعه حداقلی از جانب حکومت در تهران و فضاهای عمومیاش هستیم؟
به نظرم اینگونه نیست. پارک شهر از نمونه های موفق این دوره است. چه در شهر کهن و چه در خارج از آن مدام شما با برنامه های توسعهای مواجهاید. خیلی از قطعات و دانههایی که حد فاصل محور انقلاب تا بلوار کشاورز شکل میگیرد در این دوره ساخته شده است. عکس هوایی 1335 به روشنی گویای آن است که حد شمالی محور آب کرج (بلوار کشاورز) در این دوره توسعه مییابد. به عنوان مثال یوسف آباد محصول توسعهی شهر در این دوره است و یا اراضی عباس آباد توسعه اولیه خود را در این دوره با حضور امرای ارتش تجربه میکند. محور خیابان بخارست، وزرا با سرعت تمام در این دوره پذیرای ساخت و سازها هستند. البته اینکه چنین توسعههایی در شهر تا چه میزان به حکومت یا دولت مرتبط است بالطبع موضوعی دیگر است. با این حال به نظرم جریان توسعه تا سال 1332 متوقف نمیشود. اینکه نقش مستقیم حکومت در توسعهی شهر کم میشود صحیح است اما انجمنهای خیریه، انجمن بلدیه و مجلس در این دوره بسیار فعال هستند. در این دوره دولت سنگ بنای سازمان برنامه و بودجه را بنا مینهد و به تدریج دولت سرجای خودش قرار میگیرد. اینکه ناصرالدینشاه و یا رضاشاهی وجود ندارند تا بنا به دستور و پیگیری مستقیم اموری پیش برود به معنای عدم توسعه تهران نیست. از یاد نبریم که بخشهای خصوصی از دورهی پهلوی اول در توسعه شهر حضور فعال پیدا کردهاند و در ساخت پروژههای متعددی در تهران مشارکت دارند.
ـ به ظهر 28 مردادماه سال 1332 رسیدهایم. از پس کودتای امریکایی ـ انگلیسی دولت مصدق سقوط میکند و دورهای نو در تاریخ معاصر آغاز میشود. از کم و کیف تهران پس از کودتا تا سال 1345 برایمان بگویید.
32 کودتا میشود و جامعهی شهری و در راس آنها تهران به محاق میرود. روشنفکرها به گوشهها میروند و سعی میکنند تا نظراتشان را مخفی نگه دارند. قدرت شاه فزونی مییابد. به شاه و همچنین برخی از وزرا چیزی نباید و نمیتوان گفت. بگیر و ببندهای وسیعی آغاز میشود. حکومت پهلوی سعی میکند تا خود را در موقعیتی جدید قرار دهد و سرزمین را به شیوه جدیدی مدیریت کند. از این رو روند صنعتی شدن سرعت میگیرد. ساخت کارخانهها سرعت میگیرد. دولت وظایفش بیشتر میشود و همپای آن خدمات هم توسعه مییابد. درآمد نفت افزایش مییاید. پول نفت از تهران توزیع میشود پس ادارات و نهادهای مختلف در تهران توسعه و تمرکز پیدا میکنند. در این میان شرکتهایی مختلفی شکل میگیرند، واردات توسعه مییابد و تمام این ساختار بروکراتیک نیازمند آدمهایی است که بتوانند این ساختار را به پیش برانند. به موازات این تغییرات در سالهای پایانی دهه 40اصلاحات ارضی آغاز میشود. فئودالها سرمایهها نقدی خود را به شهرها و در راس آن به تهران برای سرمایه گذاری میآورند. سرمایهها جذب بخش صنعت نشده و به بانکها فشار میآورند. از طرف دیگر کشاورزها هم نمیتوانند اراضی خود را نگه داشته و مهاجرتهایی گسترده آغاز میشود. از این رو کم و کیف توسعه تهران در این دوره به طور مستقیم وابسته به دو عامل مهم مهاجرتهای و درآمد پول نفت است.
ـ سال 1341 به همت موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی، سمینار مسایل شهری تهران برگزار میشود. سمیناری که با توجه به گسترش تهران، افرایش جمعیت آن و بالطبع متکثر شدن مسایل شهریِ تهران، تهیه طرح جامع را برای تهران تجویز میکند. سال 1345 قرارداد تهیه این طرح مابین وزارت آبادانی و مسکن با مشاور طرح با قیمت 22 میلیون تومان منعقد میشود. برخی معتقدند تهیه طرح جامع تهران امری مهم در مدیریت سرزمینی تهران بود که در محور زمان دیر اتفاق افتاد و سبب شد تا توسعه تهران از عقلانیت و نسبت تاریخیاش با سرزمین و ویژگیهای جغرافیاییاش فاصله بگیرد. نظر شما در خصوص نسبت عقلانیت توسعهی تهران با بستر سرزمینیاش تا پیش از طرح جامع تهران، مصوب در سال 1348 چگونه است؟
این عقلانیت به نظرم در نسبت با عقلانیتی ملی قابل تحلیل است. توجه فرمایید تا سال 1320 به طور مشخص یک نگاه مبتنی بر توسعه ملی در کشور وجود ندارد بلکه عموما برنامه و پروژهها، به صورت اقداماتی عاجل تعریف و اجرا میشوند. به عنوان مثال تصور میشود اگر راه کشیده شود و یا کارخانه سیمان تاسیس گردد به توسعه رسیدهایم. طی سالهای 32-1320 به نظر توسعه ملی و رفاه عمومی اهمیت مییابد. اما از پس کودتای 32 حکومت پهلوی دوم آرزوهای خام میکند. حکومت فکر میکند فاصلهای که ما با اروپا داریم، معنا ندارد و ما باید از ترکیه عبور، اروپای شرقی رو پشت سر و جایی در انتهای اروپای غربی قرار بگیریم. حکومت به تدریج به پشتوانه قدرت نظامی و درآمد نفت کور میشود و فقط شعارهای خود را می شنود، فقر و نابسامانیهای اجتماعی را نمیبینند. فکر میکند با اقداماتی نمایشی مثل سرکشی به بیماران جذامی و یا سفر به مناطق دور افتاده مشکلات رتق و فتق میشود. در چنین ساختاری است که حکومت به سمت تغییر ساختار مدیریت سرزمین میرود و انسجامی تاریخی را در هم میشکند. از این رو توسعه و گسترش تهران در جایی خارج از محورِ عقلانیت سرزمینی و جغرافیایی تهران میباید ذیل نگرش توسعه ملی سرزمین مورد دقت قرار گیرد. این اتفاق در گسترش تهران خواه و ناخواه رخ میدهد اما اینکه آیا تهیه طرح جامع در دهههای جلوتر میتوانست به توسعه تهران رختی عقلایی به تن کند، بحثی است که نیازمند دقت نظر مفصل است.
پر بازدید ترین ها

خیابان امین السلطانی که قوام یافت
نویسنده : مریم میرزایی
از تهران به طهران مرا راهی نشان ده!
نویسنده : مجید منصور رضایی
طلوعِ پایتختیِ تهران
نویسنده : مجید منصور رضایی
طلوعِ پایتختیِ تهران (بخش دوم)
نویسنده : مجید منصور رضایی
کسوف؛ نگاهی به نسبت سینما رادیوسیتی...
نویسنده : سعید احمدیان
میدان توپخانه، جلوهگاه زندگی شهر
نویسنده : مهنام نجفی
گفتوگوی اختصاصی با دکتر اسکندر مخت...
نویسنده : مجید منصور رضایی
حافظه می سوزانی، چند؟
نویسنده : مجید منصور رضایی
زنان در دارالخلافهی ناصری
نویسنده : صحرا زاهد
گفتوگوی اختصاصی با دکتر اسکندر مخت...
نویسنده : مجید منصور رضایی
مالها، مصرف فضا یا فضای مصرفی
نویسنده : کیارش کاظمی
مالوپاساژ؛ به مثابه زمین بازی
نویسنده : مجید منصور رضایی
تهران، طبقهیِ متوسطِ تهران و سالمن...
نویسنده : مجید منصور رضایی
گفتوگوی اختصاصی با دکتر اسکندر مخت...
نویسنده : مجید منصور رضایی